❤گریه های آرشیدا برای رفتن به دردر❤
آرشیدا گلی خیلی ددری شده هر وقت که میبینه یکی داره حاضر میشه میدونه که میخواد بره بیرون و آرشیدا شروع میکنه به دست و پا زدن که بغلش کنم و ببرنش ددر😞
دیروز صبح که بابایی میخواست بره سرکار، آرشیدا کلی ذوق کرد و باباش هم بغلش کرد اما وقتی که من میخواستم آرشیدا رو از بغل باباش بگیرم بغل من نمیومد و خودشو محکم به باباش میچسبوند 😉 تا اینکه بالاخره بابایی به من گفت حاضر شو بریم بیرون یه دور بزنیم😎 منم سریع حاضر شدم و رفتیم بیرون و یه گوشواره حلقه ای کوچولو هم برای آرشیدا گرفتیم. الهی که مبارکت باشه دخترکم😙 گوشواره های پروانه ایتو گوشت کردیم و دیدیم برات بزرگه بخاطر همین یکی دیگه برات گرفتیم تا فعلا اونو بندازی و بزرگتر که شدی گوشواره پروانه ایتو میندازیم تو گوشت.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی